Multilingual Turkish Dictionary

وئـر

وئـر : تورکجه فارسجا - قشقایی

: فعل امر از مصدر «وئرمك» (دادن) وئرگي (vergi)
بدهي، وام.
باج، ماليات.
دهش، بهره، خدا دادگي. وئرمك (vermәk)
دادن، تحويل دادن.
پرداختن، پرداخت كردن پول و بدهي.
گفتن، حرف زدن. اوْ چوْخ كوفور وئرير. (او خيلي ناسزا مي‌گويد.) وئره‌جك (verәcәk)
بدهكار، مديون.
وام، بدهي. وئريجي (verici)
بدهكار، مديون.
سخي، بخشنده. آليجى وئريجي اوْلماز. (آنكه دائم گدايي كند، هيچ وقت بخشنده نمي‌شود.) وئريش (veriş)
نحوة تحويل دادن.
بهره، بهرة خدادادي. وئريلمك (verilmәk)
داده شدن، پرداخت شدن. وئريلي (verili)
پرداخت شده، داده شده. وئريم (verim)
نحوة پرداختن و دادن.
بخشش، بازده