آردیل
آردیل : تورکجه فارسجا
ا.از عقب آینده. بچة دوم. آردل. فرّاش. مأمور اجراء. چاپار. نوبت گیرنده. کاتب. نامه رسان. خادم مکانهای دینی. فردی که اسب افسر و مافوقش را میآورد و خود نیز سوار اسب خود شده و پشت سر او حرکت میکند. فرّاشی که برای خواندن و احضار سپاهیان یا گناهکاران و مدعی علیهم میفرستادند. به همین صورت و به معنای سرباز در خدمت صاحب منصبان و یا امربر وارد ادبیات نظامی ایرانی شده است. ← آردالی
"آردیل" IN Other Languages
آردیل : تورکجه تورکجه
[آد]
آردیندان گلن، بیرینین آردیندان گلیب اوْنون یئرینه گئچن، اؤنجَل قارشیتی، خلف.
(منطق) بیر چیخاریمدا واریلان سوْنوج2(فا:خلف)