تـول
تـول : تورکجه فارسجا - قشقایی
:
طول، درازا.
ادامه، دنباله.
زمان طولاني. تولانـی (tülanı)
طولاني، مدت زياد. تـولکو (tülkü)
(از «تـول» (بلند) + کو = قوي (در تركي قديم به معني (دُم) تشكيل شده است.) روباه، جانور دُم بلند. (گلّهزن) (← تيل، تيلكي.) تـولَكّي (tülәkki)
نشاء، جوانة بادنجان، گرجه و… كه به تدريج رشد كند و بلند شود.) تـوله (tülә)
توله، زاد و ولدي كه ادامه دهندة نسل باشد، نوزاد سگ، روباه و جانوران وحشي.
تخم مرغي كه زير مرغ كُرك ميگذارند تا تخم گذارد.
بزرگترين قاب در قاب بازي كه با آن قابهاي ديگر را بزنند. تـوله باز
قاب باز، قاب باز ماهر. تـوله خيرّ ائدمَك
قرار گرفتن قاب بزرگ در كنار قاب كوچك. تـولهمك (tülәmәk)
توله كردن و زاييدن سگ.
آگاه شدن سگ از خطر و پريدن از جاي خود. تـولو (tülü)
انگلك، انگشت دراز كردن و مسخره كردن. تـولونگو (tülüngü)
انگُلكي، مورد تمسخر قرار گرفته