چؤم
چؤم : تورکجه فارسجا - قشقایی
: (اين كلمه امروزه به تنهايي معمول نيست؛ ولي با پسوندهاي معمول تركي مركّب و معمول است. احتمالاً با ريشة «توم و توماق = چوْماق» يكي بوده و به معني گرد و برجسته وهلالي شكل باشد. ← توم و چوماق) چؤمَّلْمَك (çömmәlmәk)
چمباتمه زدن، روي كف پاها به صورت گرد و جمع و جور نشستن. چؤمـّه (çömmә) = چؤمّهله (çömmәlә):
چمباته.
جمع و جور، گرد شده، مچاله شده. چؤمّـهلَتمَك (çömmәlәtmәk)
بر زمين زدن، به زانو در آوردن. چؤمّهله چؤش (çömmәlә çöş)
نام حشرهاي است كه در حال پرواز در هوا متوقّف ميماند و بال ميزند. چؤمّـهلهمك (çömmәlәmәk)
چمباتمه زدن.
مچاله شدن، جمع و گرد شدن