RAST GƏLMƏK
RAST GƏLMƏK : Az Turkish Farsi
مص.پیش آمدن. اتفاق افتادن. برخوردن. تصادف کردن. مصادف شدن. راست آمدن کار. مطابق دلخواه شدن. هماهنگی داشتن. تحقق یافتن. به وقوع پیوستن. به هدف خوردن. اصابت کردن
Multilingual Turkish Dictionary
مص.پیش آمدن. اتفاق افتادن. برخوردن. تصادف کردن. مصادف شدن. راست آمدن کار. مطابق دلخواه شدن. هماهنگی داشتن. تحقق یافتن. به وقوع پیوستن. به هدف خوردن. اصابت کردن