Multilingual Turkish Dictionary

آچیلماق

آچیلماق : تورکجه تورکجه

[بل، دیوان لغات تورک ده ایشله نیبدیر]آچماق ایشی گؤرولمک (فا: گشوده شدن) to be open

"آچیلماق" IN Other Languages

آچیلماق : تورکجه فارسجا

گشوده شدن.از میان رفتن مانع.خلاص شدن.فاصله افتادن.آغاز شدن.تأسیس شدن.ایجاد شدن.افشإ شدن.اعلام شدن نتایج پژوهش.شکوفا شدن.ظاهر شدن.حفر شدن.دیده شدن.کنده شدن.وسیع شدن.تمیز شدن.باریدن.روشن شدن.انداخته شدن.خالی شدن.درست شدن.بهبود یافتن.سرزنش شدن.اتفاق افتادن.جاری شدن.حاضر شدن.رد شدن.دست کشیدن.حل شدن.ممنون شدن.شکفتن.افتتاح شدن.مطرح شدن.کمرنگ شدن.صبح شدن.صاف شدن هوا.جاباز شدن.سوراخ شدن.جان گرفتن.شکافته شدن(دوخت).درخشان شدن.نمایان شدن.رخ دادن.اتفاق افتادن