Multilingual Turkish Dictionary

داغیدیلماق

داغیدیلماق : تورکجه فارسجا

مص.مف.توزیع شدن. پخش شدن. پراکنده شدن. خراب شدن. ویران شدن. پاره شدن. پریشان شدن. به هم ریخته شدن. کهنه شدن. مستعمل شدن. ریخته شدن

داغیدیلماق : تورکجه تورکجه

[بلسیز ائیلم]داغیتماق ایشی گؤرولمک. (فا:بهم ریخته شدن) to be destroyed