دف
دف : تورکجه فارسجا
ا.[فا]دف. دایره. دایرة زنگی. دم کنی. وسیلهای که خمیر را روی آن پهن کرده و به تنور میزنند. رفیده
Multilingual Turkish Dictionary
ا.[فا]دف. دایره. دایرة زنگی. دم کنی. وسیلهای که خمیر را روی آن پهن کرده و به تنور میزنند. رفیده