Multilingual Turkish Dictionary

کئچمک

کئچمک : تورکجه فارسجا

مص.گذشتن. رد شدن. عبور کردن. سپری شدن. تجاوز کردن. مرور کردن. صرفنظر کردن. عفو کردن. اغماض کردن. نفوذ کردن. رسوخ کردن. سرایت کردن. منتقل شدن. درهم فرو رفتن. فرورفتن. پیشی گرفتن. سبقت جستن. از حال رفتن. بیهوش شدن. غش کردن. خاموش شدن. از بین رفتن. قبول شدن. عضو شدن. قرار گرفتن. مستقر شدن. تصویب شدن. به تصویب رسیدن