Multilingual Turkish Dictionary تورکجه فارسجا

جهاز باخما : تورکجه فارسجا

ا.مر.نام مراسمی‌ برای تماشای جهیزیة عروس که معمولاً هر کدام هدیه‌ای نیز می‌آورند

جهاز یازما : تورکجه فارسجا

ا.مر.نام مراسمی ‌برای ثبت لیست جهیزیه عروس و تحویل دادن آن به داماد

جهره : تورکجه فارسجا

ا.(چرخه) چرخ نخ ریسی. وسیله‎ای که نخ را دور آن قرار می‌دهند و با حرکت دَوَرانی آن نخ را کلاف می‌کنند

جهری : تورکجه فارسجا

ا.گیانوعی درختچة خاردار به بلندی 3 متر که میوه‌های زرد ورنگ و ریز آن در رنگرزی به کار می‌رود. آلتون آغاجی، بویاجی تیکانی و جهنی نیز می‌گویند. (Rhamnus infetorius)

ا.مر.نوعی رقص آزربایجانی. رقصی دسته جمعی است که فقط توسط زنان و دختران اجرا می‌شود. رقص در دو صف و توسط دو گروه اجرا می‌شود. گروه‎ها ضمن رقص، بعد از هر بند آواز به نوبت، با صدای بلند و به صورت کُر «جهری بیگم» را تکرار می‌کنند. در رقص، عروس، داماد، خواستگاران، ساغدوش، سول دوش و دیگران شرکت می‌کنند

جهل ائله مک : تورکجه فارسجا

مص.مجادله کردن. لجاجت به خرج دادن. احتجاج کردن. دلیل تراشیدن

جهنگ : تورکجه فارسجا

ا.گوشة دهان. گوشة لب

جهنم چیچگی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاگل کاغذی. کاغذی درختی

جهنم داشی : تورکجه فارسجا

ا.مر.کات کبود. سنگ جهنم. نیترات داراژان. جسمی ‌است متبلور مرکّب از نقره و جوهر شوره. در آب حل می‌شود. در طب برای سوزاندن بعضی جوشها و جراحات به کار می‌رود

جیان : تورکجه فارسجا

ص.دختری که به هنگام نامزدی در خانة پدر آبستن شده و به همین گونه به خانة نامزد آمده است

جیب : تورکجه فارسجا

ا.سینوس (مثلثات)

جیبار : تورکجه فارسجا

ا.هوای نمناک مترشح

جیب تمیزله مک : تورکجه فارسجا

اص.دزدی کردن

جیب خرجی : تورکجه فارسجا

ا.پول توجیبی

جیبده سیچانلار اوْیناماق : تورکجه فارسجا

اص. (در جیبش موشها می‌رقصند) بی‎پول بودن

جیبده سیچانلار توی توتماق : تورکجه فارسجا

اص. (در جیبش موشها جشن گرفته‌اند) بی‎پول بودن

جیبده سیچانلار چاغانا چالماق : تورکجه فارسجا

اص.(در جیبش موشها چغانه می‌نوازند) بی‎پول بودن

تورکجه فارسجا

جویولتو : تورکجه فارسجا

جویولدشمک : تورکجه فارسجا

جویولده مک : تورکجه فارسجا

جهاز : تورکجه فارسجا