Multilingual Turkish Dictionary

تورکجه To Persian(Farsi)

تورکجه To Persian(Farsi)
میرجاوور : تورکجه فارسجا

ا.[عر.مجاور]خادم مسجد

میرجیق : تورکجه فارسجا

ا.بورچاق

میرچالیق : تورکجه فارسجا

ا.گیاگیاه خوراکی صحرایی، نوعی خار است شبیه خارشتر که در کوهها می‌روید. پوست آن را کنده و مغزش را که نسبتاً لذیذ است، می‌خورند

میرد دئیله شمک : تورکجه فارسجا

جر و بحث کردن

میرزا باجی : تورکجه فارسجا

ا.لقبی که عروسها در آزربایجان به خواهر زن وسطی می‌دهند

میرزایی : تورکجه فارسجا

ا.گونه‎ای آهنگ رقص محلی آزربایجان. نوع واغزالی میرزایی بیشتر رواج یافته است. نوعی رقص آزربایجانی. منطقه¬ای را در آزربایجان نمی‌توان یافت که رقص «میرزه ¬یی» محبوب قلبها نباشد و در عروسیها یا مراسم شادی اجرا نشود. این رقص هم توسط مردان و هم توسط زنان اجرا می‌شود. «میرزه¬یی» رقصی قدیمی ‌است. حدوداً در سالهای
1860 توسط آقای میرزه‌یی نوازندة نی اهل قره باغ تصنیف شده است و آهنگساز نام خود را بر آن نهاده است

میرسیق : تورکجه فارسجا

ا.اخم. چین ابرو

میرسیق ساللاماق : تورکجه فارسجا

مص.اخم کردن

میرگی : تورکجه فارسجا

ا.مورگو

میرلاماق : تورکجه فارسجا

مص.میریلداماق

میرمیر : تورکجه فارسجا

ا.صدای ور و ور

میرنوو : تورکجه فارسجا

ا.میومیو. صدای گربه. خرناسه

میریتلاماق : تورکجه فارسجا

مص.کمین کردن. پاییدن. با حسرت به چیزی نگاه کردن. چشم دوختن

میریق : تورکجه فارسجا

ص.لب شکری. کسی که دندانهای پیشین او ریخته باشد

میریلتی : تورکجه فارسجا

ا.غرغر. غرولند. خرخر (سگ)

میریلداشماق : تورکجه فارسجا

مص.دسته جمعی خرخر و غرولند کردن سگها

میریلداما : تورکجه فارسجا

ا.مص.غرولند

میریلداماق : تورکجه فارسجا

مص.غرولند کردن. غرغر کردن. خرخر کردن سگها

میریلدانماق : تورکجه فارسجا

مص.غرغر کردن

میز : تورکجه فارسجا

ا.پشه ریز که روی سرکه گِرد می‌آید

میز : تورکجه فارسجا

ا.[مغولی]چهارپایه‎ای که روی آن چیز نویسند و یا غذا خورند. نوک تیز. سیخونک

میزئیین : تورکجه فارسجا

موزا

میزراق : تورکجه فارسجا

ا.[عر.مرزاق].نوعی نیزه. زوبین

میزساققال : تورکجه فارسجا

ا.ریش بزی

میزقار : تورکجه فارسجا

ص.قدر. قیمت. اعتبار