Multilingual Turkish Dictionary تورکجه فارسجا

تندیر آشی : تورکجه فارسجا

ا.مر.نوعی آش بدون سبزی که با نخود و بلغور و قیمه پخته می‌شود

تندیرپییه سی : تورکجه فارسجا

ا.کناره تنور که از خاک رس سازند

تندیر دیبی : تورکجه فارسجا

ا.مر.نوعي دستباف عشايري است که ظرافت گليم و جاجيم است. در زمستانها و به هنگام استراحت و در قطعات کوچک بافته مي‎شود. اين دستبافته در حين نان پزي در کنار تنور مورد استفاده قرار مي‎گيرد

تنشه مک : تورکجه فارسجا

مص.سنجیدن. موازنه کردن. تینشاماک نیز آمده است

تنکه : تورکجه فارسجا

ا.حلبی. پیت حلبی. آهن سفید. تنیکه. (گویش زنجان)

ا.[تر.مغ](متفا)دراصل به معنای خدای آسمان بوده است. نام بزرگترین خدا در میان ساکنان دشتها بوده است. به گفتة محمود کاشغری تركها پيش از قبول اسلام، به هر عنصر بزرگ نظير آسمان، كوه بزرگ، درخت بزرگ، تنگري مي‌گفتند و آن را مقدس مي‌شمردند. به صورتهای گوناگون مانند تانگری، تانری و تاری بیان شده است. به صورت «تانجو» یا «تانیو» به معنای امپراتور، بزرگی، عظمت و پهنة بی‎پایان وارد زبان چینی شده است