Multilingual Turkish Dictionary تورکجه فارسجا

تورنجی قاباغی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاکدوی تلخ

تؤرنیش : تورکجه فارسجا

ا.آفرینش. پیدایش. ظهور. بروز. پرورش. تکثیر

تورنوکده دارتینماق : تورکجه فارسجا

ا.بارفیکس کشیدن

توروزاوْتو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیانوعی گیاه با گلهای زرد و قرمز. (Leonicera japonica)

توروم : تورکجه فارسجا

ا.شتر بچة دو ساله. اسب نری که آن را بر مادیان جهانیده و از آن نتیجه حاصل کنند

تورومتا : تورکجه فارسجا

ا.جاننوعی پرندة شکاری از نوع بازهای سیاه چشم است که در انواع سیاه، سفید و زرد یافت می‌شود. پرهایش به رنگ زرد و دارای لکّه‎های سیاه و سفید است

تورونج : تورکجه فارسجا

ا.گیاترنج. بادرنگ. (Citrus aurantium amara)

توره : تورکجه فارسجا

ا.آ.فلزی به شکل پاپیون که در آسیاب آبی کاربرد دارد

ا.ص.قانون. عدالت. رسم. قطعه‎های چوب و آهن که در جنگ با قلاب و زنجیر به هم می‌پیوستند و سپاهیان در پشت آن قرار می‌گرفتند. شاهزاده. نجیب زاده. کوتوله. کوتاه. پهن. شریعتی که چنگیزخان بنا نهاد. چوبهای سخت و تختهای آهن است که با زنجیرها و قلابها در روز جنگ بر یکدیگر پیوسته، حصار لشکر می‌سازند و در عقب ایستاده و می‌جنگند