تورکجه فارسجا
زاهی : تورکجه فارسجا
ا.[فا. زائو]زائو. وضع حمل کرده
زای : تورکجه فارسجا
ص.[عر.ضایع]فاسد. تلف. خراب. هدر. تباه. مهمل. بیکاره
زایواخلاماق : تورکجه فارسجا
مص.چرت و پرت گفتن. مزخرفات بافتن. هذیان گفتن
زده : تورکجه فارسجا
ا.[فا]زده. لکّه. فرورفته. خراشیده شده. زخمی. صدمه. آسب. به صورت پسوند همان معنی را دارد که در فارسی است مانند فلک زده، غم زده و غیره
زده لنمک : تورکجه فارسجا
مص.مف.زده دار شدن. لکّهدار شدن.زخم برداشتن. ضربه دیدن. صدمه دیدن
زده له مک : تورکجه فارسجا
زدهدار کردن. لکّهدار کردن. زخمیکردن. ناقص کردن. نقص جزیی برداشتن (از قبیل خراش، فرورفتگی، غر شدن، جر خوردن. ترک برداشتن)
زراوند : تورکجه فارسجا
ا.گیاه زراوند. Aristolochia)
زرخارا : تورکجه فارسجا
ا.پارچه ابریشم که در روی آن با نخهای طلایی گلدوزی شده
زرد : تورکجه فارسجا
ا.مرغ انجیرخوار. ساری کوینک
زرداب : تورکجه فارسجا
ا.[فا]زرداب. آب ماست ترش. آب خون لخته شده. ترشحات چرکین زخم
زردالی : تورکجه فارسجا
ا.[فا.زردآلو]قیسی
زرده : تورکجه فارسجا
ا.زردک. هویج. یئرکوکو
زرده دین : تورکجه فارسجا
ا.سیم بر. انبر آهنگری. انبردست
زرزره : تورکجه فارسجا
ا.کلید آهنی درب
زرزمبه : تورکجه فارسجا
ا.انبار محصول
زرفات : تورکجه فارسجا
ا.زارافات
زرقانادلیلار : تورکجه فارسجا
ا.حشرات زربال. زربالان
زرنزه : تورکجه فارسجا
ا.نوعی گیاه که دورداباق نیز میگویند
زرهلنمک : تورکجه فارسجا
مص.زره پوشیدن
زرهله مک : تورکجه فارسجا
مص.زره پوشاندن
زریش : تورکجه فارسجا
ا.زرشک. تیکان اوزومو
زرینج : تورکجه فارسجا
ا.زرشک. تیکان اوزومو
زعفران : تورکجه فارسجا
ا.[عر]زعفران. رنگ زرد. گیاهی است پایا از تیرة زنبقیها، دارای برگهای دراز سبز و گلهای زرد یا سرخ خوشبو که تارهای نازک زرد رنگ میان آن قرار دارد که همان زعفران است. به صورت Шафран وارد روسی شده است
زغالی : تورکجه فارسجا
ص.به زنگ زغال اخته. قرمز پررنگ. نوعی رقص آزربایجانی. رقص بسیار قدیمی است. در شکی آفریده شده است. ملودی آن آرام، حزین و لیریک است. این رقص را فقط خانمها مخصوصاً خانمهای جوان اجرا میکنند. «زغالی» به همراه تصنیف اجرا میشود. متأسفانه کسی نه متن شعرها و نه ملودی آن را به خاطر نمیآورد. فقط نام رقص در اذهان مانده است
زفت : تورکجه فارسجا
ا.[عر]مادّة سیاه رنگ و سفتی که از قیر تهیه میکنند که در مقابل حرارت نرم میشود. و برای کندن مو و نیز در کشتی سازی و غیره مصرف میشود. سیاه
- Azerbaijani
- Azerbaijani To Azerbaijani
- Azerbaijani To English
- Azerbaijani To Persian(Farsi)
- Turkish
- Turkish To Turkish
- Turkish To English
- Turkish To Germany
- Turkish To French
- English
- English To Azerbaijani
- English To Turkish
- Germany
- Germany To Turkish
- French
- French To Turkish
- تورکجه
- تورکجه To Persian(Farsi)
- تورکجه To تورکجه
- Persian(Farsi)
- Persian(Farsi) To Azerbaijani