Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
LAXNA : Az Turkish Farsi

ا.گیاکلم. یکی از سبزیها است که در انواع مختلف مانند یاپراق کلم، داش کلم، قیرمیزی کلم، گول کلم و
.. موجود است. دارای مقدار زیادی ویتامین ث است و ویتامین آن حتی در کلم شور تا فصل تابستان باقی‌ می‌ماند. (Brassica oleracea caulus)

LAXNA TURPU : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاکلم قمری

LAXŞAQ : Az Turkish Farsi

ص.شل و ول. به صورت لخشک وارد زبان فارسی شده است

LAXŞAQ : Az Turkish Farsi

شل و ول
به صورت لخشک وارد زبان فارسی شده است

LAXTA : Az Turkish Farsi

ا.ص.[فا.لخته]دلمه. گوشتالو. چاق

LAXTALAMAQ : Az Turkish Farsi

مص.لخته کردن. دلمه کردن. منعقد کردن خون. بندآوردن خون

LAXTALANMAQ : Az Turkish Farsi

مص.مف.لخته شدن. دلمه شدن. منعقد شدن. بندآمدن خون. گوشتالو شدن. چاق شدن

LAXTALANMAQ : Az Turkish Farsi

لخته شدن
دلمه شدن
منعقد شدن
بند آمدن خون
گوشتالو شدن
چاق شدن

LAY : Az Turkish Farsi

ا.لایه. طبقه. قشر. چینه. یکپارچه. ردیف. لنگه ( در و پنجره)

LAY : Az Turkish Farsi

لایه
طبقه
قشر
چینه
یکپارچه
ردیف
لنگه(در و پنجره)

LAY DUVAR : Az Turkish Farsi

ا.دیوار یکپارچه

LAYAN : Az Turkish Farsi

ا.فحش ناموسی. (گویش موغان)

LAYDR : Az Turkish Farsi

ا.تیغة آهنی خیش

LAYIN : Az Turkish Farsi

ا.دزدانه. آلت آرایش. نمونه

LAYLAMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سب.باعث طبقه چینی چیزی شدن

LAYLAMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سوت زدن مخصوص کفتربازان برای نشاندن کفتر از آسمان. لابه لا روی هم چیدن

LAYLANDIRMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سب.لایه لایه چیدن. لایه لایه گردانیدن

LAYLANMAQ : Az Turkish Farsi

مص.مف.لایه لایه چیده شدن

LAYLAŞMAQ : Az Turkish Farsi

مص.لایه لایه چیده شدن. باهم چیده شدن

LAYLAY : Az Turkish Farsi

ا.لالایی. گونة ادبیات شفاهی که مادران در موقع خواباندن کودکان زمزمه می‌کنند

LAYLAY DEMƏK : Az Turkish Farsi

مص.لالایی گفتن. کسی را به خواب غفلت فرو بردن

LEHMƏ : Az Turkish Farsi

ا.لوهمه

LENT : Az Turkish Farsi

ا.[لا. پارچة کتان].نوار. روبان

LENT ŞƏKİLLİ BAĞIRSAQ QURDU : Az Turkish Farsi

ا.مر.جانکرم کدو. یاستی قورد نیز می‌گویند. کرمی ‌است دراز به شکل نوار که در رودة انسان تولید می‌شود. بدنش بندبند، یک سر آن باریک و به اندازة سرسنجاق که به دیوارة روده می‌چسبد و مواد غذایی جلب می‌کند. سردیگرش پهنتر بندهای آن درشت تر و در آنها مقدار زیادی تخم تولید می‌شود. تعداد این بندها یا حلقه‌ها ممکن است به 1200 برسد. از خوردن گوشت گاو یا خوک خوب پخته نشده، وارد روده می‌شود

LEPÇİK : Az Turkish Farsi

ا.کرست. سینه بند