Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
QASNATMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سب.لرزانیدن

QASNI : Az Turkish Farsi

ا.گیابارزد. قنه. به صورت کاسنی زبان فارسی شده است

QASNI : Az Turkish Farsi

بارزد
قنه
به صورت کاسنی وارد زبان فارسی شده است

QASUQ : Az Turkish Farsi

ا.پوست درخت. زیرانداز یا رواندازی که از پوست اسب سازند

QAŞ : Az Turkish Farsi

ا.ابرو. کمان ابرو. خطی از مو که در زیر پیشانی و بالای چشم می‌روید. قسمت جلو زین اسب که از چوب، شاخ یا فلز سازند. نگین. افق. دیوار کوتاه. چوبهایی که در جلو و عقب پالان حمّالی برای گذرندن طناب تعبیه کنند. شیار تقسیم آب در تپه. کمرکوه. به همین صورت و در معنای برآمدگی جلوی زین، وارد زبان فارسی شده است

QAŞ : Az Turkish Farsi

ابرو
کمان ابرو
خطی از مو که در زیر پیشانی و بالای چشم می روید

QAŞ AĞARMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سپیده دمیدن. صبح شدن. ظاهر شدن

QAŞ ALMAQ : Az Turkish Farsi

مص.زیرابرو گرفتن. بند انداختن

QAŞ ÇATMAQ : Az Turkish Farsi

مص.گره در ابرو افکندن. ابرو درهم کشیدن

QAŞ DAŞ : Az Turkish Farsi

ا.سنگهای قیمتی

QAŞ DAŞ : Az Turkish Farsi

سنگهای قیمتی

QAŞ GÖZ ATMAQ : Az Turkish Farsi

مص.چشمک زدن. با حرکت چشم و ابرو اشاره کردن. قاش گؤز ائله مک نیز می‌گویند

QAŞ OYNATMAQ : Az Turkish Farsi

مص.چشمک زدن. پشت ابرو نازک کردن

QAŞ QABAQ : Az Turkish Farsi

ا.چشم ابرو. اخم. چین پیشانی و ابرو. ترشرو. سگرمه

QAŞ QABAQ TÖKMƏK : Az Turkish Farsi

اخم کردن. رو ترش کردن. قاش قاباق ساللاماق، قاش قاباق یئر سوپورمک، قاش قاباق یئردن گئتمک، قاش قاباقدان زهر توکمک و قاش قاباقدان زهرمار یاغماق نیز همه به این معنا هستند

QAŞ QABAQLI : Az Turkish Farsi

ص.عبوس

QAŞ QARALMAQ : Az Turkish Farsi

مص.تاریک شدن. فرا رسیدن شب. ظاهر شدن شفق

QAŞA BURUQ : Az Turkish Farsi

ا.مر.درفش کفاشی

QAŞAĞI : Az Turkish Farsi

ا.قاشوو

QAŞANG : Az Turkish Farsi

ص.خیره. سمج

QAŞANMAQ : Az Turkish Farsi

مص.ادرار کردن. شاشیدن اسب و الاغ

QAŞAQ : Az Turkish Farsi

ا.گیانوعی علوفه با گلهای صورتی روشن از خانوادة لگومینور که بیشتر در یونجه‎زارها می‌روید. کیندیر اوتو نیز می‌گویند. به صورت خاشاک وارد زبان فارسی شده است

QAŞAR : Az Turkish Farsi

ا.نوعی پنیر زردگونه که از شیر گوسفند تهیه می‌شود. (گویش آناتولی)

QAŞI KAMAN : Az Turkish Farsi

ص.هلال ابرو

QAŞIMA : Az Turkish Farsi

ا.خارش