Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
QOVŞAQ : Az Turkish Farsi

ا.محل تلاقي. تقاطع. چهارراه. پیوندگاه. به صورت القاووش به معنای بند زندان وارد عربی شده است

QOVŞAQ : Az Turkish Farsi

محل تلاقی
تقاطع
چهارراه
پیوندگاه
به صورت القاووش به معنای بند زندان وارد عربی شده است

QOVŞAQLAMA : Az Turkish Farsi

ا.اتصال. وصل

QOVŞAQLAMAQ : Az Turkish Farsi

مص.به هم پیوستن. به همدیگر متصل کردن

QOVŞAQLAMAQ : Az Turkish Farsi

به هم پیوستن
به همدیگر متصل کردن

QOVŞAŞMAQ : Az Turkish Farsi

مص.در کار پرداخت و صیقل به هم کمک کردن یا مسابقه دادن

QOVŞATMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سب.صیقلی گردانیدن

QOVŞƏ : Az Turkish Farsi

ا.پوست. غلاف. جلد

QOVŞUQ : Az Turkish Farsi

ص.متقاطع. پیوند یافته. به هم پیوسته

QOVUCU : Az Turkish Farsi

ص.دفع کننده. طرد کننده. دافعه. رانش (نیرو)

QOVUCU : Az Turkish Farsi

دفع کننده
طرد کننده
دافعه
رانش(نیرو)

QOVULMAQ : Az Turkish Farsi

مص.برکنار شدن. طرد شدن. دفع شدن. رد شدن. رانده شدن. جواب رد شنیدن

QOVUN : Az Turkish Farsi

ا.قاوون

QOVUN AĞACI : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیادرخت پاپایا (خربزة درختی)

QOVUQ : Az Turkish Farsi

ا.مثانه. بادکنک (ماهی). خیک. کیسة جنین. حباب

QOVUQ : Az Turkish Farsi

مثانه
بادکنک(ماهی)
خیک
کیسه ی جنین
حباب

QOVURDAQ : Az Turkish Farsi

ا.گوشتی که در روغن بریان کنند

QOVURMA : Az Turkish Farsi

ا.گوشت ریزریز کرده که آن را تف دهند و سپس از آن خوراک سازند یا در کوزه‎ای کرده سر آن محکم بندند و در مواقع ضرورت از آن جهت تهیة خوراک، استفاده کنند. گوشت بریان. قرمه. گوشت سرخ کرده که برای مصرف زمستان ذخیره کنند. سرخ کرده. به صورت قورمه وارد زبان فارسی و به صورت القورمه و القاورمه وارد زبان عربی شده است

QOVURMA PİLOV : Az Turkish Farsi

ا.مر.غذایی که از برنج و گوشت تهیه می‌شود. قیمه پلو

QOVURMAC : Az Turkish Farsi

ا.گندم برشته شده. قورماج

QOVURMAÇI : Az Turkish Farsi

ا.قورمه ساز

QOVURMAQ : Az Turkish Farsi

مص.برشته کردن. برشتن. تاب دادن در روغن. سرخ کردن در روغن. بریان کردن. بو دادن (تخمه)

QOVURQA : Az Turkish Farsi

ا.گندم ( یا سایر حبوبات) بود داده و برشته. برشته. بو داده. پوستی که در ورقت کوبیدن از دانة ارزن جدا شود

QOVURQA : Az Turkish Farsi

گندم (یا سایر حبوبات) بود داده و برشته
برشته
بو داده

QOVURQALIQ : Az Turkish Farsi

ا.گندم مناسب برای بو دادن. قهوه جوش