Azerbaijani To Persian(Farsi)
VƏRD : Az Turkish Farsi
ا.[عر]گل سرخ
VƏRDƏLƏMƏK : Az Turkish Farsi
مص.وردنه له مک
VƏRDƏNƏ : Az Turkish Farsi
ا.غلتک. نورد. سنگ خرمن کوبی. چوبی استوانه شکل برای باز کردن خمیر، غلته
VƏRDƏNƏ : Az Turkish Farsi
غلتک
نورد
سنگ خرمن کوبی
چوبی استوانه شکل برای باز کردن خمیر ، غلته
VƏRDƏNƏ AĞAC : Az Turkish Farsi
ا.یک بازی دسته جمعی با پرتاب چوبدستی
VƏRDƏNƏLƏMƏK : Az Turkish Farsi
مص.نورد کردن. غلتک زدن. با وردنه خمیر را باز کردن
VƏRDƏNƏLƏNMƏK : Az Turkish Farsi
مص.مف.نورد شدن. غلتک زده شدن. با وردنه باز شدن خمیر
VƏRDİŞ : Az Turkish Farsi
ا.ورزش
VƏRDİŞ OLMAQ : Az Turkish Farsi
عادت شدن
VƏRƏ MUM : Az Turkish Farsi
ا.بره موم. موم کندو. قاراموم و آری یاپیشقانی نیز میگویند
VƏRƏM : Az Turkish Farsi
ا.[عر]سل. تب دق. نوعی بیماری که به قسمتهای مختلف بدن از قبیل استخوان، مفصل کلیه، ریه سرایت میکند. سل ریوی بیشتر شیوع دارد. سرایت آن از طریق معاشرت با مسلولین و استنشاق گرد و خاک و هوای آلوده به میکروب سل یا از راه جهار هاضمه به واسطة غذاهای آلوده به میکروب صورت میگیرد
VƏRƏMLƏMƏK : Az Turkish Farsi
مص.به بیماری سل مبتلا شدن
VƏRƏMLƏNMƏK : Az Turkish Farsi
مص.ورمله مک
VƏRƏMLƏTMƏK : Az Turkish Farsi
مص.مسلول کردن
VƏRƏMLİ : Az Turkish Farsi
ص.مسلول. جگر تافته
VƏRƏZƏN : Az Turkish Farsi
ا.مکانی در حیاط که جلو باز و مسقف باشد ودر آن انگور خشک میکنند
VƏRLƏMƏK : Az Turkish Farsi
مص.مزرعه را به ردیف و کرت تقسیم کردن
VƏRNİ : Az Turkish Farsi
ا.سوماک. نوعی قالیچه بدون پرز. نوعي گليم يك رو يا گليم فرش نما و بدون پرز است كه به سبك پودپيچي يعني گذراندن پود اصلي از تار و پيچش نخ به دور نخ هاي تار، شكل گرفته و نقش ميپذيرد. ورني نه فرش است نه گليم. بلكه نوعي زيرانداز است كه هم سادگي و سبكي گليم را دارد و هم ظرافت و زيبايي قالي را. ورني نوعي زيرانداز بين فرش و گليم، زيلوئي حاشيهدار و
.. است كه با تار و پود پشمي، تار پنبه يي و پود پشمي ويا تار و پود ابريشمي كه نوع مرغوب و صادراتي آن است، بافته ميشود. در برخي مناطق آذربايجان ورني را كه سابقاً سيله(Sileh) ناميده ميشد، سوماك يا سوماخ مينامند. ورني معمولاً داراي طرحي متشكل از چهارگوشههائي است كه در رديفهاي افقي جاي گرفتهاند. خصوصيت اصلي ورني كه نام خود را نيز از آن گرفته، اين است كه اغلب در هركدام از اين چهارگوشهها نقشهائي به شكل S لاتيني بزرگ كه داخل آن با نقشهائي به شكل Z وياS لاتيني كوچك رنگارنگ پرشده، جاي ميگيرند. نام ورني از كلمة تركي باستاني ورنيVereni به معني اژدها گرفته شده است
VƏRŞO : Az Turkish Farsi
ا.آلیاژی است مرکّب از 55% مس و 25% روی و 20% نیکل. شبیه نقره ، برّاق و فاسد نشدنی، استحکام آن زیاد است و برای ساختن سماور و قاشق و چنگال و به کار میرود
VƏRYAN : Az Turkish Farsi
ا.بند و سدی که بین «قوشا» و کرت قرار دارد. آبراهه. مقسمه آب دو زمین مجاور
VƏRYAN : Az Turkish Farsi
بند و سدی که بین «قوشا» و کرت قرار دارد
آبراهه
مقسمه آب دو زمین مجاور
VƏRYAN AĞZI : Az Turkish Farsi
ا.گودالی که در ورودی کرت حفر میشود تا فشار آب را گرفته و مانع شسته شدن خاک گردد. (گویش خوی)
VƏRYAN SUYA VERMƏK : Az Turkish Farsi
اص.کار را خراب کردن
VƏRYANIN ÇİMİ OLMAQ : Az Turkish Farsi
مرد کار بودن. (گویش خوی)
VƏSF HAL : Az Turkish Farsi
ا.[عر]شرح حال. نوعی شعر مردمی و شفاهی آزربایجان و شبیه فال بینی (انگشتر را در داخل جام میانداختند و روی آن را میپوشاندند و اشعار متناسب با آرزوها، امید ونیت خود میخواندند)
- Azerbaijani
- Azerbaijani To Azerbaijani
- Azerbaijani To English
- Azerbaijani To Persian(Farsi)
- Turkish
- Turkish To Turkish
- Turkish To English
- Turkish To Germany
- Turkish To French
- English
- English To Azerbaijani
- English To Turkish
- Germany
- Germany To Turkish
- French
- French To Turkish
- تورکجه
- تورکجه To Persian(Farsi)
- تورکجه To تورکجه
- Persian(Farsi)
- Persian(Farsi) To Azerbaijani