Azerbaijani To Persian(Farsi)
BOZ QULAQ : Az Turkish Farsi
ا.مر.گیانوعی گیاه
BOZ QURT : Az Turkish Farsi
ا.گرگ خاکستری. حیوانی که بنا به افسانههای قدیم، تورکها از نسل او هستند یا او به هنگام مهاجرت بزرگ، آنها را راهنمایی می‌کرد
BOZ QURT : Az Turkish Farsi
گرگ خاکستری
حیوانی که بنا به افسانه های قدیم، ترکها از نسل او هستند یا او به هنگام مهاجرت بزرگ، آنها را راهنمایی می کرد
BOZ QUŞ : Az Turkish Farsi
ا.مر.جانقرقاول ماده
BOZ TORPAQ : Az Turkish Farsi
ا.مر.نوعی خاک صحرا و دشت که به رنگ خاکستری به نظرآید
BOZ UZUN BЇĞ : Az Turkish Farsi
ا.مر.جاننوعی سوسک
BOZ YEL : Az Turkish Farsi
ا.مر.باد جنوب غربی
BOZ YÜRÜK : Az Turkish Farsi
ا.مر.جاننوعی مار غیر سمّی. (Erix)
BOZA : Az Turkish Farsi
ا.نوعی نوشیدنی مست کننده که به رنگ شیر بود و هونها از آب جو و گندم درست می‌کردند. در زمان قدیم واژه بیزوو اینگونه گفته می‌شد. آبجو
BOZAC : Az Turkish Farsi
ا.قرقاول ماده. خاکستری رنگ
BOZAĞAN : Az Turkish Farsi
ا.گیانوعی گیاه معطر
BOZAQ : Az Turkish Farsi
ا.خاکستری. نوعی علف زمینهای شورهزار (علوفه دامی). زمینی که این علف در آن می‌روید. در قدیم به گوساله گفته می‌شد. نوعی گوسفند با پشمهای خشن
BOZARAN : Az Turkish Farsi
ص.پژمرده. خاکستری نما
BOZARAN : Az Turkish Farsi
ا.مر.ماه ژوئن میلادی. ماه زرد شدن کشتزارها. در تورکیه حزیران می‌گویند
BOZARANTЇ : Az Turkish Farsi
ا.هوای گرگ و میش. سپیدة صبح. چیزی که از دور خاکستری به نظر آید
BOZARAQ : Az Turkish Farsi
ص.خاکستری. رنگ مایل به خاکستری
BOZARAQ : Az Turkish Farsi
خاکستری
رنگ مایل به خاکستری
BOZARIŞMAQ : Az Turkish Farsi
به تدریج پژمردن
رفته رفته خاکستری شدن
از دور سایه وار دیده شدن
BOZARMA : Az Turkish Farsi
ا.مص.رنگ باختگی
BOZARMA : Az Turkish Farsi
رنگ باختگی
BOZARMAQ : Az Turkish Farsi
مص.خاکستری رنگ شدن. رنگ باختن. رنگ پریدن. بی‌رنگ شدن. مه آلود شدن. سیه وار دیده شدن. سرخ شدن خوراکی. تاب داده شدن در روی روغن ویا روی آتش. نیم رس شدن میوه. رنگ انداختن. رسیدن غلات. خشمگین شدن. رو در روی کسی ایستادن. زرد شدن و رسیدن سنبل غلات
BOZARMAQ : Az Turkish Farsi
خاکستری رنگ شدن
رنگ باختن
رو در روی کسی ایستادن
BOZARMЇŞ : Az Turkish Farsi
ص.خاکستری رنگ
BOZARTMA : Az Turkish Farsi
ا.گوشت چربی دار سرخ شده. گوشت بریان. فیلهای که از گوشت پر چربی تهیه شود
BOZARTMAQ : Az Turkish Farsi
مص.خاکستری کردن. سرخ کردن. بی‌رنگ کردن. پریده رنگ کردن
- Azerbaijani
- Azerbaijani To Azerbaijani
- Azerbaijani To English
- Azerbaijani To Persian(Farsi)
- Turkish
- Turkish To Turkish
- Turkish To English
- Turkish To Germany
- Turkish To French
- English
- English To Azerbaijani
- English To Turkish
- Germany
- Germany To Turkish
- French
- French To Turkish
- تورکجه
- تورکجه To Persian(Farsi)
- تورکجه To تورکجه
- Persian(Farsi)
- Persian(Farsi) To Azerbaijani