Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
CIRIQ : Az Turkish Farsi

شکاف
پارگی
پاره
پاره و پوره
جای زخم
اثر زخم
محل جراحت

CIRIQ MAŞINI : Az Turkish Farsi

ا.چوبکین. ماشین پنبه پاک کنی که دانه‎های پنبه را از خود پنبه جدا می‌کند

CIRIQI : Az Turkish Farsi

ص.کسی که بسیار دعوا می‌کند

CIRIT : Az Turkish Farsi

ا.نوعی مسابقة قدیمی با اسب که تورکان ابداع کنندة آن هستند. «جیریت» نام شئیی است که سوارکار به سوی حریف پرتاب می‌کند. این مسابقه به صورت گروهی و در یک میدان بزرگ انجام می‌شود

CIRLAMA : Az Turkish Farsi

ا.مص.استحاله. وحشیگری

CIRLAMAQ : Az Turkish Farsi

مص.تغییر ماهیت دادن. وحشی کردن

CIRLAMAQ : Az Turkish Farsi

تغییر ماهیت دادن
وحشی کردن

CIRLANDIRMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سب.وحشی گردانیدن. موجب تغییر ماهیت چیزی شدن

CIRLANMAQ : Az Turkish Farsi

مص.مف.وحشی شدن. تغییر ماهیت دادن

CIRLAQ : Az Turkish Farsi

ا.صدای ناخوشایند

CIRLAŞMAQ : Az Turkish Farsi

مص.مف.وحشی شدن. جنگلی شدن. تغییر ماهیت دادن

CIRLAYIQ : Az Turkish Farsi

ا.جاننوعی پرندة زیبا و جنگلی. (Lanius)

CIRLIQ : Az Turkish Farsi

ا.حالت خودرو و وحشی. محل درختان خودرو و وحشی. صدای جرجر

CIRMA : Az Turkish Farsi

ا.مص.پارگی. خراش

CIRMA : Az Turkish Farsi

پارگی
خراش

CIRMAÇ : Az Turkish Farsi

ا.شکاف پشت لباس که با دگمه بسته می‌شود

CIRMAQ : Az Turkish Farsi

ا.چنگ. پنجول. چنگال. پنجه

CIRMAQ : Az Turkish Farsi

مص.پاره کردن. از هم دریدن. دررفتن. جیم شدن. خراشیدن. خراش دادن. چاخان کردن. به صورت جر دادن وارد زبان فارسی شده است

CIRMAQ : Az Turkish Farsi

چنگ
پنجول
چنگال
پنجه
پاره کردن
از هم دریدن
دررفتن
جیم شدن
خراشیدن
خراش دادن
چاخان کردن
به صورت جر دادن وارد زبان فارسی شده است

CIRMAQLAMAQ : Az Turkish Farsi

مص.چنگ زدن. پنجه انداختن. ناخن کشیدن. خراش دادن. پنجول کشیدن

CIRMAQLAMAQ : Az Turkish Farsi

چنگ زدن
پنجه انداختن
ناخن کشیدن
خراش دادن
پنجول کشیدن

CIRMAQLAŞMAQ : Az Turkish Farsi

مص.همدیگر را چنگ زدن. به هم ناخن کشیدن

CIRMAŞMAQ : Az Turkish Farsi

مص.همدیگر را دریدن

CIRNADIRMAQ : Az Turkish Farsi

مص.عصبانی شدن

CIRNAMA : Az Turkish Farsi

ا.مص.خشم. رنجش