Multilingual Turkish Dictionary Azerbaijani To Persian(Farsi)

ÇALMA : Az Turkish Farsi

ا.سرقت. ربایش. ظرف چرمی‌ که در آن یخ می‌ریختند و شیشه‎های شربت را در آن می‌گذاشتند تا سرد شود. در دورة پيش از اسلام به معني كمند، امروزه به معني سرپيچ، دستار رشته‎دار، عمامه كه بر سر ببندند، باندانا، بافتن (مو، حصير)، دسته و بسته كردن، پارچه يا دستاري را به بدن يا سر بستن، بستن با طناب، دور چيزي پيچيدن، بستن. به صورت شلمه و چلمه وارد زبان فارسی و به صورت Чалма به معنی عمامه وارد روسی شده است

ÇALMA : Az Turkish Farsi

سرقت
ربایش

ÇALMAMIŞ OYNAMAQ : Az Turkish Farsi

نزده رقصیدن. شاد و شنگول بودن. خوش بودن. شور و آمادگی انجام کاری را داشتن

ÇALMAQ : Az Turkish Farsi

مص.نواختن. زدن (گره در فرش). گزیدن. نیش زدن. ضربه زدن. کوبیدن. دزدیدن. ربودن. مایل به رنگ
.. شدن. نزدیک بودن رنگ. شبیه بودن رنگ. به هم زدن. مخلوط کردن. پختن (حلوا). زدن (ماست). قلم زدن. درو کردن. علف چیدن. با جاری دسته بلند چالغی جارو کردن. به سر گذاشتن. به سر کشیدن روسری. زدن میوة درخت گردو با چوب بلند و انداختن