Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
ÇÜRÜYƏ : Az Turkish Farsi

ص.تندرو

ÇÜRÜYÜNÜ ÇIXARTMAQ : Az Turkish Farsi

گند چیزی را بالا آوردن. چیزی را بسیار تکرار کردن و شخصی را خسته کردن

ÇÜY : Az Turkish Farsi

ا.چوب یا میلة آهنی که در وسط آسیاب دستی نصب می‌شود

ÇÜYMƏK : Az Turkish Farsi

مص.رمیدن و گریختن

ÇÜYMƏK : Az Turkish Farsi

رمیدن و گریختن

ÇÜYSƏMƏK : Az Turkish Farsi

مص.حالتی را گویند که گلة گوسفندها در حال چرا یکباره متوقف و هریک به سویی متفرق می‌شوند و شروع می‌کنند به چرا کردن

ÇÜYÜD OUT : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیانیل. حنا. خضاب

ÇÜYÜMƏK : Az Turkish Farsi

مص.رمیدن و گریختن

ÇÜZNƏ : Az Turkish Farsi

ا.سربند اسب

D : Az Turkish Farsi

حر.یکی از حروف صامت زبان تورکی است که جزء حروف صامت طنین دار، پیشین کامی‌ و انفجاری گروهبندی می‌شود. اگر قبل از حروف بی‎صدای گنگ و یا در پایان کلام بیاید، مثل صامت گنگ (ت) تلفظ می‌شود. مانند آرواد آروات

D : Az Turkish Farsi

د
یکی از حروف صامت زبان ترکی است که جزء حروف صامت طنین دار ، پیشین کامی و انفجاری گروهبندی می شود. اگر قبل از حروف بی صدای گنگ و یا در پایان کلام بیاید، مثل صامت گنگ(ت) تلفظ می شود.مانند:آرواد-آروات

DA : Az Turkish Farsi

حر.هم. نیز. همچنین. البته. اگرچه. اگرهم. مگر. هیچ. از سوی دیگر. علاوه بر این. لااقل. باری. حتی. اگر. ولی. در. در محل. از حروف ربط است و اگر به صورت پسوند پیوسته یا اضافه باشد، به معنی «در« و د« درمحل» یعنی به صورت مفعول فیه استعمال می‌شود. انجام قطعی کاری را تأیید می‌کند. تردید و عدم یقین گوینده را نسبت به امری بیان می‌کند

DA : Az Turkish Farsi

هم
نیز
همچنین
البته
اگرچه
اگر هم
مگر
هیچ
از سوی دیگر
علاوه بر این
لااقل
باری
حتی
اگر
ولی
در
در محل
از حروف ربط است و اگر به صورت پسوند پیوسته یا اضافه باشد ، به معنی«در» و «در محل» یعنی به صورت مفعول فیه استعمال می شود
انجام قطعی کاری را تأیید می کند
تردید و عدم یقین گوینده را نسبت به امری بیان می کند

DABALAQ : Az Turkish Farsi

ا.پشت پا

DABALAQ : Az Turkish Farsi

پشت پا

DABAN : Az Turkish Farsi

ا.پاشنه. به صورت «الضبان» به معنای آستر ته کفش و ته کفش وارد عربی شده است

DABAN : Az Turkish Farsi

پاشنه
به صورت «الضبان» به معنای آستر ته کفش و ته کفش وارد زبان عربی شده است

DABAN ALMAQ : Az Turkish Farsi

به سرعت دررفتن. دو پا داشتن و دو پا قرض کردن

DABAN ASTARI : Az Turkish Farsi

ا.مر.پوست ظریفی که درداخل کفش گذارند

DABAN BAĞI : Az Turkish Farsi

ا.مر.باغی که علیرغم امکان آبیاری، تشنه رها شده است

DABAN BALIĞI : Az Turkish Farsi

ا.مر.جاننوعی ماهی که دارای باله‎های قرمز رنگ بوده و در آب شیرین زندگی می‌کند

DABAN BASMA : Az Turkish Farsi

به سرعت. با شتاب. به دو. تأیید. نوعی فن کشتی

DABAN BASMAQ : Az Turkish Farsi

اص.تأیید کردن. تصدیق کردن. مهر زدن

DABAN ÇƏKƏN : Az Turkish Farsi

ا.آ.پاشنه کش

DABAN ÇƏKƏN : Az Turkish Farsi

پاشنه کش