Multilingual Turkish Dictionary Azerbaijani To Persian(Farsi)

DOĞUZ TIKANI : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیانوعی گیاه علفی خارمانند

DOĞUZDURMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سب.زایاندن. کمک کردن به زایمان. سبب شدن. به وجود آوردن. بیدار کردن. احیاء کردن

DOĞUZDURULMAQ : Az Turkish Farsi

مص.مف.زایانیده شدن. به وجود آمدن. پیدایش یافتن

DOĞUZLAN BÜCƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.دوشان قوردو

DOĞUZLAN ÜZÜMÜ : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیااکتة سنبله‎ای. Actaea spicata)

DOĞUZLUQ : Az Turkish Farsi

ا.پره‎های آسیاب آبی. خیانت. رذالت. آبراهه‌ای که برای جاری شدن سریع آب بر روی پره‌های آسیاب سازند

DOL : Az Turkish Farsi

ا.سطل چرمی. کیسة چرمی‌برای کشیدن گل و لای در موقع کندن چاه وقنات. به صورت دلو وارد زبان فارسی شده است

DOL : Az Turkish Farsi

سطل چرمی
کیسه ی چرمی برای کشیدن گل و لای در موقع کندن چاه و قنات
به صورت دلو وارد زبان فارسی شده است

DOLAM : Az Turkish Farsi

ا.به اندازة یکبار پیچیدن. حلقه. پیچ. تاب. محیط

DOLAM DOLŞIQ : Az Turkish Farsi

ص.به هم پیچیده. کلاف سردرگم. مبهم

ا.پر پیچ و خم. مارپیچ. پیچ در پیچ. پیچ. عقربک انگشتان. بند قنداق. شال یا تسمه‎ای که دور کمر پیچند. نوعی دامن زنانه. نوعی غذا که برگ تاک و مانند آنها را بر گوشت قیمه پیچند. امروزه دولما می‌گویند. سارما نیز می‌گویند. همچنین نام نوعی بیماری است که زایده‎هایی نرم در اطراف انگشتان پدید می‌آید. التهاب چرکی انگشت. آماس انگشت. پیچ خوردگی (پا). مانور