Multilingual Turkish Dictionary

تورکجه To Persian(Farsi)

تورکجه To Persian(Farsi)
بالا : تورکجه فارسجا

ا.ص.فرزند. نوزاد. کودک. طفل. بچه. جوجه. کوچک. کوچولو. ریزه. خرد

بالا باجی : تورکجه فارسجا

ا.خانم کوچک. خطابی که خانمها برای احترام به زن کوچکتر از خود به کار می‌برند. خطابی که عروسها برای خواهر زن کوچک به کار می‌برند

بالا بالا : تورکجه فارسجا

ق.آرام آرام

بالابان : تورکجه فارسجا

ا.ص.باله وان. چرغ. پرنده‎ای شکاری به دو گونة سفید و غازلاغی یافت می‌شود. آلت موسیقی. طبل. دهل. کوس. تبیره. بلبان. دودوک. بزرگ. عظیم. آدم چاق. به صورت Baraban به معنای آلت موسیقی یاد شده در زبان روسی کاربرد دارد. بارابان نیز گفته می‌شود. همچنین نام نوعی قارچ خوردنی است. (Hydnum imbricatum)

بالابان قوشو : تورکجه فارسجا

ا.مر.جانبوتیمار. غم خورک. مرغی است ماهیخوار، دارای منقار کشیده و گردن دراز و دم کوتاه. پرهایش به رنگ سفید و سبز و آبی است. بیشتردر کنار رودخانه‎ها ماهی صید می‌کند. ماهیخوارک هم می‌گویند. می‌گویند با وجود تشنگی شدید آب نمی‌خورد که مبادا آب کم شود. Botaurus)

بالابانچی : تورکجه فارسجا

ا.بالابان نواز

بالا بولبول : تورکجه فارسجا

ص.شخصی که در باران خیس شده است. (گویش خوی)

بالا بیگ : تورکجه فارسجا

ا.کودک بزرگزاده

بالا بیگم : تورکجه فارسجا

ا.خانیم کوچک.(ناد)

بالاتا : تورکجه فارسجا

ا.خمیرمایه

بالاجا : تورکجه فارسجا

ص.کوچک. کهتر. بچه کوچول. کودک. کم. جزئی. خرد. ریز. بی‎اهمیت. اندکی

بالاجاجیق : تورکجه فارسجا

ا.خیلی ریز

بالاجالاتماق : تورکجه فارسجا

مص.کوچکتر کردن. خرد کردن

بالاجالاشماق : تورکجه فارسجا

مص.کوچکتر شدن. خردتر شدن. کوتاه شدن. آب رفتن

بالاجالانماق : تورکجه فارسجا

مص.مف.کوچکتر شدن. خردتر شدن

بالاجانلی : تورکجه فارسجا

ص.بچه دوست. کسی که بیش از حد بچه‎ها را دوست دارد

بالاجیزیق : تورکجه فارسجا

ا.مر.نام نوعی بازی با قاپ

بالاجیق : تورکجه فارسجا

طفلی. طفلکی. بسیار کوچک

بالاچاقی : تورکجه فارسجا

ا.متفابا گفته‎هایی از روی خودخواهی خود را بزرگتر و برتر نشان دادن

بالاخان : تورکجه فارسجا

ا.ص.سرور کوچک

بالاخانا : تورکجه فارسجا

ا.بالاخانه. اطاقی که در روی طبقات ساختمان سازند

بالاخانیم : تورکجه فارسجا

ا.خانم کوچک.(ناد)

بالاخایلیق : تورکجه فارسجا

ا.توقع بیش از حد. (گویش روستای شیلاندار زنجان)

بالا داداش : تورکجه فارسجا

ا.برادرکوچک. عنوانی که نو عروس به برادر شوهر کوچکترش خطاب می‌کند

بالا دمیر : تورکجه فارسجا

ا.آ.آلتی آهنی برای دباغی کردن پوست خام