Multilingual Turkish Dictionary

تورکجه

تورکجه
بیاض قره باش اوْتو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاهمیشه جوان سفید

بیاض قودوز اوْتو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاالیسون سفید

بیاض هردم تازا : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاهمیشه جوان سفید

بیان کؤکو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیا← آیی قولاغی

بیبئلییا : تورکجه فارسجا

ا.کتاب مقدس تورات و انجیل

بیبار : تورکجه فارسجا

ا.فلفل. (گویش اورمیه)

بیبارلاماق : تورکجه فارسجا

مص.فلفل زدن

بیببی : تورکجه فارسجا

ا.هدهد. شانه بسر. نام یکی از پرندگان از راسته سبزقباسانان است. زیستگاه این پرنده بیشتر در آسیا، اروپا و آفریقای شمالی است. معمولاً در بهار و پاییز مشاهده می‌شود. هدهد ماده در انتهای بدنش غدد چربی بد بویی است که باعث می‌شود وقتی در لانه حضور دارد، بوی بدی از لانه خارج شود و اکثر مردم بر این تصورند که بوی بد به علت مدفوع این حیوان است. (Upupa epops)

بیبر : تورکجه فارسجا

ا.گیافلفل. دانه‎ای است ریز و سیاه رنگ، دارای طعم تند و تیز، ساییدة شدة آن برای خوش طعم ساختن غذا به کار می‌رود. بوته‌اش باریک و بلند و دارای برگهای بیضی نوک تیز است و مانند لبلاب به درختان و اشیاء مجاور خود می‌پیچد. دانه‎هایش مانند خوشة انگور از شاخه‎ها آویزان می‌شود. در جاهای گرم مانند هند بهره می‌دهد و تا 30 سال بار می‌دهد

بی بی : تورکجه فارسجا

ا.عمّه. خاتون. کدبانو. مادربزرگ. مادر مادر یا مادر پدر. جدّه. در بازی ورق، ورقی است که صورت ملکه بر آن منقوش است

بی بی ‎اوْغلو : تورکجه فارسجا

پسرعمه

بی بی ‎قیزی : تورکجه فارسجا

دختر عمه

بی بی‎ یوْلو : تورکجه فارسجا

در مراسم فرستادن پارچه لباس برای عروس، هدیه‎های است که برای عمه عروس فرستاده می‌شود

بیت : تورکجه فارسجا

ا.جانشپش. شپشک. حشره‎ای ریز که دارای شاخکها و پاهای کوتاه است و در جامه و لابلای موهای انسان تولید می‌شود. پوست بدن را با دهان خود نیش می‌زند و خون می‌مکد و گاه موجب سرایت بعضی امراض مانند تیفوس، از یکی به دیگری می‌شود

بیتا : تورکجه فارسجا

ا.یورت. محل اطراق کوچ نشینان

بیت اوْتو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاکوس کوس. ثیل هندی. شپش دانه. (Pedicularis/aria capllaris)

بیت بازاری : تورکجه فارسجا

ا.مر.بازارکهنه فروشان

بیتبیلدیق : تورکجه فارسجا

ا.جان← بیلدیرچین

بیتده بیتده : تورکجه فارسجا

ق.از الف تا یای. نکته نکته

بیتر : تورکجه فارسجا

ص.روییدنی. رستنی

بیتراق : تورکجه فارسجا

ا.علف یا گیاه پرپشت

بیت سیرکه سی : تورکجه فارسجا

رشک. تخم شپش

بیتک : تورکجه فارسجا

ا.متفا← بیتیک

بیتکچی : تورکجه فارسجا

ا.متفا← بیتیکچی

بیتکی : تورکجه فارسجا

ا.گیاه. رستنی. نبات