Multilingual Turkish Dictionary تورکجه

اریشیم : تورکجه فارسجا

اوصال. نایلیت

اريك : تورکجه فارسجا

ا گیازردآلو. قیصی. Armeniaca در انواع نورسته، بادامی، ابوطالبی، آغ تابارزا، شالاق و قیرمیزی یاناق موجود است

اریک آشی : تورکجه فارسجا

ا.مرآش زردآلو که در آن آلوچة ترش و آلبالو نیز می‌ریزند

اریک خشابی : تورکجه فارسجا

اپختة زردآلوی خشک که در شب نشینیهای زمستانی خورده می‌شود. (گویش زنوز)

اریکسه مک : تورکجه فارسجا

مصهوس زردآلو کردن

اریک قیزاردان : تورکجه فارسجا

ا.مر جانسوسک زردآلو رسانک. نوعی حشرة بزرگ که هنگام پرواز وز وز می‌کند. مردم معتقدند که باعث سرخی زردآلوست. این بدان علت است که این سوسک به هنگام رسیدن زردآلو از خاک بیرون می‌آید

اریک گولو : تورکجه فارسجا

ا.مر گیاگل نسترن. (Tropacalum خانیم ساللاندی نیز می‌گویند

اریکلنمک : تورکجه فارسجا

مصبار آور شدن درخت زردآلو

اریکله مک : تورکجه فارسجا

مص← سه پله مک

اریکلیک : تورکجه فارسجا

اباغ زردآلو

اریگی ازیلمک : تورکجه فارسجا

اصعاشق شدن. شیفته شدن. (گویش خوی)

اریل : تورکجه فارسجا

صمذکّر

اریمز : تورکجه فارسجا

صغیرقابل حل. نامحلول

اریمک : تورکجه فارسجا

مصذوب شدن. حل شدن. آب شدن. به حالت مایع درآمدن. خجالت کشیدن. خجل شدن. از خجالت آب شدن. نحیف شدن. لاغر شدن. در رفتن. جیم شدن. به تدریج از بین رفتن و محو شدن

اريمه : تورکجه فارسجا

ا.مصذوب

اريميش : تورکجه فارسجا

صمذاب

ارينته : تورکجه فارسجا

صبسیار ذوب شونده

ارینتی : تورکجه فارسجا

امذاب. مواد مذاب

ارینجک : تورکجه فارسجا

صتنبل. خجول. کمرو. شرمگین. راحت طلب. از زیرکار در رو

ارينگج : تورکجه فارسجا

صتنبل. بي‌اراده

ارینگن : تورکجه فارسجا

صباکره. دم بخت

ارینمز : تورکجه فارسجا

صغیرقابل حل. بدون تنبلی و کاهلی. بی‎شرمانه

ارینمک : تورکجه فارسجا

مص.تنبلی کردن. شرم داشتن. خجالت کشیدن. کسر شأن دانستن. مضایقه کردن. ضعیف و لاغر شدن. تنبلی کردن. از زیر کار دررفتن. کاهلی کردن. روان شدن. ذوب شدن. آب شدن. به حالت مایع درآمدن

ارینمیش : تورکجه فارسجا

ص.مف.ذوب شده. آب شده

ارینیک : تورکجه فارسجا

صمذاب