Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
TƏRİ : Az Turkish Farsi

قد.دری

TƏRİN : Az Turkish Farsi

قد.درین

TƏRİNİ SOYUTMAQ : Az Turkish Farsi

مص.خشک کردن عرق. خنک شدن. استراحت کردن

TƏRİNQ : Az Turkish Farsi

قد.درین

TƏRK : Az Turkish Farsi

ا.قسمت عقب زین. به همین صورت و معنا وارد زبان فارسی شده است

TƏRK : Az Turkish Farsi

قسمت عقب زین
به همین صورت و معنا وارد زبان فارسی شده است

TƏRKƏN : Az Turkish Farsi

ا.تركن تغيير يافتة «تنگري كن» است كه از نظر وظيفه و مقام قدرت نزديك به خاقان را داشته است. تركن كسي است كه والي ولايات بوده و مردم از وي اطاعت مي‌كنند و كسي كه در مقام خان نبود، نمي‌توانست داراي اين عنوان باشد. در متون اويغوري به معني «عفيف و زيبا» و بغاتركن به معني حاكم است. در بين قراختاييان به صورت Teligian آمده است و عنواني بوده هم براي زن و هم براي مرد به ويژه لقب زنان در نزد سلاجقه، خوارزمشاهيان، قراخانيان، قراختاييان و خانهاي مغولستان و در نزد تيموريان و حتي تا قرن شانزدهم ميلادي كاربرد آن ديده مي‌شود. بنابراين اين واژه نام شخص نيست بلكه لقب و عنوان است

TƏRKİ : Az Turkish Farsi

ا.عقب زین. ترک اسب (ترک موتور و دوچرخه). به صورت ترک وارد زبان فارسی شده است

TƏRKİ : Az Turkish Farsi

عقب زین
ترک اسب(ترک موتور و دوچرخه)
به صورت ترک وارد زبان فارسی شده است

TƏRKİ BAĞI : Az Turkish Farsi

ا.فتراک

TƏRKİNƏ ALMAQ : Az Turkish Farsi

اص.در ترک خود سوار کردن

TƏRKİNİ QILMAQ : Az Turkish Farsi

مص.ترک کردن

TƏRKİTMƏK : Az Turkish Farsi

مص.ترک کردن (اعتیاد)

TƏRKİZDİRMƏK : Az Turkish Farsi

مص.ترگیندیرمک

TƏRLAN : Az Turkish Farsi

ا.شهباز. پرنده شکاری. نوعی باز که دارای سه نوع سیاه، سفید و زرد بادامی‌است

TƏRLAN : Az Turkish Farsi

ا.جانبازشکاری. شاهین. عقاب. جسور. شجاع. چالاک

TƏRLAN : Az Turkish Farsi

شهباز
پرنده شکاری
نوعی باز که دارای سه نوع سیاه، سفید و زرد بادامی است

TƏRLAN : Az Turkish Farsi

بازشکاری
شاهین
عقاب
جسور
شجاع
چالاک

TƏRLƏDİCİ : Az Turkish Farsi

ص.عرق آور

TƏRLƏMƏ : Az Turkish Farsi

ا.مص.تعرّق

TƏRLƏMƏ : Az Turkish Farsi

تعرّق

TƏRLƏMƏK : Az Turkish Farsi

مص.عرق كردن. عرق ریختن. پول پرداختن. سلفیدن. بخار گرفتن شیشه

TƏRLƏTMƏK : Az Turkish Farsi

مص.عرق کسی را درآوردن. خیساندن. مرطوب کردن. کسی را شرمنده کردن. وادار به پرداخت باج کردن

TƏRLİ : Az Turkish Farsi

ص.عرق آلوده. عرق کرده. خیس عرق. مرطوب. نم‎دار

TƏRLİ : Az Turkish Farsi

عرق آلوده
عرق کرده
خیس عرق
مرطوب
نم دار