Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
TƏRSƏVİ : Az Turkish Farsi

ا.صندوق حمل سرگین

TƏRSİNƏ : Az Turkish Farsi

ق.برعکس

TƏRSİNMƏK : Az Turkish Farsi

مص.برگشتن. رجوع کردن

TƏRSİNMƏK : Az Turkish Farsi

برگشتن
رجوع کردن

TƏRSLƏMƏK : Az Turkish Farsi

مص.برعکس کردن

TƏRSLƏMƏK : Az Turkish Farsi

برعکس کردن

TƏRSLƏNMƏK : Az Turkish Farsi

مص.برعکس شدن

TƏRSLƏNMƏK : Az Turkish Farsi

برعکس شدن

TƏRSLİK : Az Turkish Farsi

ا.تضاد

TƏRSLİK : Az Turkish Farsi

تضاد

TƏRTƏZƏ : Az Turkish Farsi

ص.تپ‎تزه

TƏRTİL ÇİÇƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاگل عقرب. علف عقرب

TƏRTİL OTU : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاطرطیل چیچگی

TƏRU : Az Turkish Farsi

ا.متفاترغو

TƏRXAN : Az Turkish Farsi

ا.ص.طرخان. مرفه. شاهزادة تورک یا مغول و بزرگی که از بعضی مزایای موروثی از جمله معافیت از مالیات و عوارض متعدد برخوردار بود و مجاز بود که هرگاه می‌خواست به نزد سلطان برود. برخی روحانیان نیز بدین مقام می‌رسیدند. لقبی که در دورة مغول مرسوم بود و دارندة این لقب از ادای باج و خراج معاف بود و بی‎اجازه حق ورود به حضور شاه داشت. به صورت «الطَرخان» یا «الطُرخان» (جمع آن طراخنه) به معنای رئیس وارد زبان عربی شده است

TƏRXAN : Az Turkish Farsi

طرخان
مرفه
شاهزاده ی ترک یا مغول و بزرگی که از بعضی مزایای موروثی از جمله معافیت از مالیات و عوارض متعدد برخوردار بود و مجاز بود که هرگاه می خواست به نزد سلطان برود. برخی روحانیون نیز بدین مقام می رسیدند.لقبی که در دوره ی مغول مرسوم بود و دارنده ی این لقب از ادای باج و خراج معاف بود و بی اجازه حق ورود به حضور شاه داشت
به صورت«الطرخان» به معنای رئیس وارد زبان عربی شده است

TƏRXANİ : Az Turkish Farsi

ا.) مستمری. تیول موروثی در زمان ایلخانیان و دورة بعد از آنان که متضمن بعضی بخشودگیها (مثلاً از مالیات و عوارض) بود

TƏRXUN : Az Turkish Farsi

ا.[عر.طرخون]گیاهی است دارای ساقه‎های راست و نازک و برگهای دراز و باریک و خوشبو و کمی ‌تند مزه، جزء سبزیهای خوردنی و به صورت خام مصرف می‌شود. به صورت Tarragon در زبان انگلیسی کاربرد دارد

TƏRZƏM : Az Turkish Farsi

ا.نوعی گلابی

TƏRZƏM : Az Turkish Farsi

نوعی گلابی

TƏS : Az Turkish Farsi

ا.پهن (اسب)

TƏSBEH AĞACI : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاگل اختر. طوس. آزاد درخت. ماعون. (Melia honig.met)

TƏSBEH BÜCƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.جاننوعی حشره.(Oniscus armadillidium vulgare)

TƏSƏK : Az Turkish Farsi

ا.عرق چین. شب کلاه. آراقچین

TƏSƏRRÜFAT : Az Turkish Farsi

ا.اقتصاد. دارایی