Multilingual Turkish Dictionary Azerbaijani To Persian(Farsi)

ALA YARIMÇIQ : Az Turkish Farsi

ص.مر.نا تمام

ALA YONCA : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیامزرعه‌ای که نصفش یونجه و نصف دیگرش علف باشد

ALA YUNTLI : Az Turkish Farsi

ص.مر.قد.دارندة اسب سترگ. نام پسر داغ خان پسر اوغوزخان از قبیله اوچ اوخ یا اوغوز بیرونی

ا.مر.طنابی دست باف. اسب ضعیف. اسب لاغر. ریسمان سفید و سیاه. سیاه و سفید. نقش قالی. قسمتی از مزرعه که آب به آن نرسیده باشد. وسیله‎ای رنگارنگ که برای نزدیک شدن به کبک به کار می‎برند. نوعی جغد. به صورت الیجه به معنای نوعی پارچة راه راه پشمی ‌یا ابریشمی که با دست بافته شده باشد، پارچه پنبه‌اي منقش و يا كتاني قلمکار وارد زبان فارسی شده است

ALACA : Az Turkish Farsi

طنابی دست باف.اسب ضعیف.اسب لاغر.ریسمان سفید و سیاه.سیاه و سفید. نقش قالی. قسمتی از مزرعه که آب به آن نرسیده باشد. وسیله ای رنگارنگ که برای نزدیک شدن به کبک به کار می برند. نوعی جغد. به صورت الیجه به معنای نوعی پارچه ی راه راه پشمی یا ابریشمی که با دست بافته شده باشد،پارچه پنبه ای منقش و یا کتانی قلمکار وارد زبان فارسی شده است