Multilingual Turkish Dictionary Azerbaijani To Persian(Farsi)

مص.انداختن چیزی به دور یا نزدیک. چیزی را از جای بلند پرت کردن. موکول کردن. به تأخیر انداختن. افشاندن. تخم پاشیدن. دروغ پرداختن. نوشیدن. بالا انداختن. رنگ پریدن. پنبه زدن. شکافتن درز. دست دراز کردن. به جای گود انداختن. پرتاب کردن. ترک کردن. رد کردن. تیر انداختن. زدن. پوشاندن. افشاندن. پریدن دوخت لباس. تپیدن. انتشار دادن (مقاله). دراز کردن

ATMAQ : Az Turkish Farsi

انداختن چیزی به دور یا نزدیک.چیزی را از جای بلند پرت کردن.موکول کردن.با تأخیر انداختن.افشاندن.تخم پاشیدن.دروغ پرداختن.نوشیدن.بالا انداختن.رنگ پریدن.پنبه زدن.شکافتن درز.دست دراز کردن.به جای گود انداختن.پرتاب کردن.ترک کردن.رد کردن.تیر انداختن،زدن.پوشاندن.افشاندن.بریدن دوخت لباس.تپیدن.انتشار دادن(مقاله).دراز کردن

ATMAZ : Az Turkish Farsi

ا.ص.کسی که چیزی پرتاب نمی‌کند. دوستدار. وفادار

ATMAZ : Az Turkish Farsi

کسی که چیزی پرتاب نمی کند.دوستدار.وفادار

ATMIQ : Az Turkish Farsi

ا.اسپرم. منی

ATMIQ : Az Turkish Farsi

اسپرم.منی

ATMIŞ : Az Turkish Farsi

عد. ← آلتمیش

ATNA : Az Turkish Farsi

ا.هفته. روز جمعه

ATNALIQ : Az Turkish Farsi

ص.هفتگی

ATORME : Az Turkish Farsi

ا.متفا← آشیرما

ATQAL : Az Turkish Farsi

ص.پرتاب کردنی

ATQAL : Az Turkish Farsi

پرتاب کردنی

ATQAQ : Az Turkish Farsi

ا.نوعی بیماری که در آن مایعی زردرنگ از شکم بیرون می‎آید. گیاهی زردرنگ

ATQARMAQ : Az Turkish Farsi

مص.سوار کردن بر اسب

ATQI : Az Turkish Farsi

ا.تیری که از روی چیزی انداخته شود. تیری که روی نهر اندازند و از روی آن بگذرند. سر ستون تیرچوبی یا تیر آهنی که روی درها و پنجره‎ها می‎اندازند. پل. رابط. نخی که در بافندگی از روی پارچه انداخته شود. نخ پود که همراه ماسوره حرکت عرضی می‎کند. روسری. قسمتی از غذا که به قدر خوردن نیست. شانه. چارقد. پس مانده. چنگال یا چوب دو شاخه که برای باد دادن یا جابجایی علوفه و غیره استفاده می‎شود. زیان. پود. دور ریز. کمان حلّاجی. شانة بزرگ