Multilingual Turkish Dictionary

تورکجه

تورکجه
مساس : تورکجه فارسجا

ا.[مغ]سلاحها. شمشیرها

مسقمت : تورکجه فارسجا

ص.مخفّف کلمة Moscow made (ساخت مسکو). سقط. چیز به درد نخور. در قرن 19 میلادی و زمان رقابت استعماری انگلیس و روسیه در ایران، انگلیسیها برای خراب کردن بازار محصولات روسی، اینگونه تبلیغ می‎کردند که هر کالایی که مارک (ساخت مسکو) را دارد، نامرغوب است. با گذشت زمان، این کلمه در زبان مردم به همین صورت جا افتاد

مسکمه : تورکجه فارسجا

ا.روغن تازه

مسند : تورکجه فارسجا

ا.گليمچه‌اي است در اندازة 80×150 سانتي متر که بسيار محکم و ريز باف بوده و بيشتر جنبة خود مصرفي و تزئيني دارد. از مرغوبترين مسندها بهترين «مخده» و «پشتي» ساخته مي‌شود

مشتلق : تورکجه فارسجا

ا.متفاموشتولوق

مشک اوْتو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیامشک نباتی. علف مشک

مصر بوغداسی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیامصر داریسی

مصر توْیوغو : تورکجه فارسجا

ا.مر.جانهندی قوشو

مصر داریسی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاذرت. بلال. ذرت شامیه. مصری بوغدا نیز می‌گویند

مصر دورناسی : تورکجه فارسجا

ا.مر.جاننوعی پرنده با پاهای بلند و منقار دراز با سر پهن. (Ibis aethiopica)

مصر گولو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاآغ نیلوفر

مصر ناری : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاانارمشک

مصری : تورکجه فارسجا

ا.آهنگ عاشیقانه که دارای خصوصیات قهرمانانه و مضمون میهن پرستانه است. نوعی رقص آزربایجانی. ملودی آن شبیه مارش است که در اصل ملودی عاشیقهای آزربایجان است. حرکات اجرا شده در این رقص، فشرده و سنگین، مغرور، کمی‌ مشکل، بسیاری مواقع سریع و جلب نظر کننده است. این رقص مخصوصاً در شکی، زاقاتالا و قره باغ بسیار مشهور است. سرعت رقص سریع و تند است. منسوب به مصر

مصری بوغدا : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیامصر داریسی

مطاره : تورکجه فارسجا

ا.قد.ظرف آب

مطل شبهی : تورکجه فارسجا

ص.مر.آدمی ‌که میان یک عدّه کارکن معطل ایستاده است

معبد آغاجی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیادرخت ژنگوچینی. گردوی ژاپنی

مقدس اوْدون آغاجی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیادرخت پیغمبر. یاسنی آفریقایی

مکن : تورکجه فارسجا

ا.جانآهویی است از گاومیش بزرگتر. به مغولی قانداغای نیز می‌گویند

مکه : تورکجه فارسجا

ا.گیاذرّت. گیاهی است از تیرة غلات، دارای برگهای دراز و ساقة راست، بلندیش تا یک متر می‌رسد. دانه‎هایش زردرنگ و شبیه به نخود ریز و در روی شاخة کوتاهی به شکل خوشه پهلوی هم و پیوسته به یکدیگر تشکیل می‌شود و هر شاخه در حدود سیصد دانه می‌دهد. این دانه‎ها را می‌توان مانند گندم آرد کرد و برای پختن نان به کار برد. قارغی دالی و مکه بوغدا نیز می‌گویند

مکه بلسنگی آغاجی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیابلسان مکی

مکه بوغدا : تورکجه فارسجا

ا.مکه

مکه کی : تورکجه فارسجا

ا.گوشواره

مکه گولو : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاآغ نیلوفو

مکیک : تورکجه فارسجا

ا.ماکو. ماسوره