Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
XAMUTLANMAQ : Az Turkish Farsi

مص.مف.بسته شدن اسب به عرابه یا درشکه. خاموت بر گردن نهادن

XAN : Az Turkish Farsi

ا.عنوانی که به پادشاه یا امیری در تورکستان و سایر نواحی داده می‌شد. از واژة خاقان به وجود آمده است. به طور عمومی ‌به مقام پایینتر از خاقان اطلاق می‌شد. عنوان بزرگان. لقب و عنوان مالکان ده و زمین. عنوانی که برای احترام به آخر مردان اضافه می‌شد مانند احمدخان. عنوانی که قبل از بعضی نسبتهای فامیلی به نشان احترام می‌آید مانند خان دایی. عنوان رؤسای قبایل و پادشاهان و فرمانروایان ترک و مغول. در دورة صفوی عنوان حاکم ایالات کوچک. شاه در بازی کودکان. سرکرده. به همین تلفظ و معنا وارد زبان روسی، فارسی و عربی و انگلیسی شده است

XAN BALA : Az Turkish Farsi

ا.شاهزاده. شاهزاده‎ای که والی یک ولایت بود. در زمان قدیم خان بالاتتو گفته می‌شد

XAN BALEĞ : Az Turkish Farsi

ا.مر.متفاخان بالیق

XAN BALIĞI : Az Turkish Farsi

ا.مر.جاننوعی ماهی قرمز که خطهای سیاه بر بدن دارد

XAN BALIQ : Az Turkish Farsi

ا.مر.پایتخت. شهر بزرگ

XAN BƏYİM : Az Turkish Farsi

ا.بانوی ارجمند.(ناد)

XAN BİKƏ : Az Turkish Farsi

ا.بانوی ارجمند. (ناد)

XAN ÇOBAN : Az Turkish Farsi

ا.سرکردة چوپانها

XAN ÇOBANI : Az Turkish Farsi

ا.مر.آهنگ رقص آزربایجانی که رقصی تند و چالاک و با نشاط است. در قرون
17قبیله‎ای که از جنوب آمده بود، در اراضی شیروان ساکن شد. آنها نام خود را «خان چوبانی» نامیدند. این رقص نیز که به افتخار آنان نامگذاری شده بود، حال و هوای خاص قبیله را دارد. این رقص تقریباً در اواخر قرن گذشته آفریده شده است. «خان چوبانی» با تمپو سریع ، به نحو پر شور، بسیار سریع، وبا ترتیب حرکات هماهنگ اجرا می‌شود. این رقص را فقط مردان ایفاء می‌نمایند

XAN DOSTU : Az Turkish Farsi

خطاب احترام آمیز به زن عمو، زن دایی و غیره

XAN DÜRMƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.ساندویچ بزرگ. لقمه بزرگ

XAN GƏLDİ : Az Turkish Farsi

خطابی از روی شوخی به کسی که پس از انتظاری طولانی آمده است

XAN OĞLAN : Az Turkish Farsi

ا.پسر شایسته. (ناپ)

XAN SOYU : Az Turkish Farsi

ا.مر.سلاله

XANAXIR : Az Turkish Farsi

ا.واسطه. دلال

XANÇI : Az Turkish Farsi

ا.[فا.تر]خانه+چی. مسافرخانه‎دار

XANDAR : Az Turkish Farsi

ص.از تبار خان. نجیب زاده

XANDƏ : Az Turkish Farsi

قد.کجا

XANI BARMAĞI : Az Turkish Farsi

ا.مر.نوعی غذا که از خمیرهایی به اندازة بند انگشت درست می‌کنند

XANIM : Az Turkish Farsi

ا.زن. بزرگزاده و نجیب. خاتون. عنوانی احترام آمیز که به اول و آخر نام زنان می‌افزایند. زوجه. به صورت خانم وارد فارسی و به صورت الهانم وارد عربی شده است

XANIM : Az Turkish Farsi

زن
بزرگزاده و نجیب
خاتون
عنوانی احترام آمیز که به اول و آخر نام زنان می افزایند. زوجه
به صورت خانم وارد زبان فارسی شده است

XANIM BALA : Az Turkish Farsi

ا.خانم کوچک

XANIM BARMAĞI : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاخانیم الی

XANIM BAZ : Az Turkish Farsi

ص.[تر.فا]زن باز